English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beam grillage U تقاطع تیرها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grade crossing U تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade crossings U تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
stress in beam U تنش در تیرها
camber U خمش تیرها
cambers U خمش تیرها
cambers U شکم دادن تیرها
camber U شکم دادن تیرها
cone of fire U مخروط پراکندگی تیرها
perfect end U همه تیرها به هدف
properties of section U خواص مقاطع تیرها
trestlework U تیرها و پایههای چوبی وفلزی زیر ساختمان یا پل
cross U تقاطع
crosses U تقاطع
street crossing U تقاطع
crosser U تقاطع
intersects U تقاطع
weaving U تقاطع
intersect U تقاطع
line cross U تقاطع خط
crossest U تقاطع
intersected U تقاطع
junction U تقاطع
chiasma U تقاطع
intersection U تقاطع
decussation U تقاطع
junctions U تقاطع
intersections U تقاطع
crossing line U خط تقاطع
road junction U تقاطع راه
point of intersection U نقطه تقاطع
grade crossing U تقاطع شاهراه
crossing plane U سطح تقاطع
crisscross U تقاطع کردن
intersection point U نقطه تقاطع
angle of erossing U زاویه تقاطع
interlace U تقاطع کردن
grade crossings U تقاطع شاهراه
intercepts U محل تقاطع
intercepted U محل تقاطع
intercept U محل تقاطع
cross road U تقاطع جاده
crossing U نقطه تقاطع
angle of cutting U زاویه تقاطع
crossing U محل تقاطع
intercepting U محل تقاطع
weaving section U منطقه تقاطع
intersections U تقاطع همبر
intersection U تقاطع همبر
meets U مقتضی تقاطع
meet U مقتضی تقاطع
focussing U نقطه تقاطع
focusses U نقطه تقاطع
focussed U نقطه تقاطع
focuses U نقطه تقاطع
focused U نقطه تقاطع
weaving distance U طول تقاطع
intersected U تقاطع کردن
intertwining U تقاطع کردن
intertwine U تقاطع کردن
intersects U تقاطع کردن
intertwines U تقاطع کردن
intersect U تقاطع کردن
scissor junction U تقاطع مورب
road junction U تقاطع جاده
focus U نقطه تقاطع
tree traversal U تقاطع درختی
intertwined U تقاطع کردن
interlacement U درهم بافتگی تقاطع
crossing tower U برج تقاطع در کلیسا
multiway junction U تقاطع چند راه
intersectional U وابسته بمحل تقاطع
Go to the first crossroad. به اولین تقاطع بروید.
Go to the second crossroad. به دومین تقاطع بروید.
crossroad U محل تقاطع دو جاده
intercept point U محل تقاطع [ریاضی]
grade crossing U تقاطع راه اهن
grade crossings U تقاطع راه اهن
cross road U محل تقاطع دو جاده چهارراه
level crossing U محل تقاطع دو خط راه اهن
intercross U تقاطع کردن جفت گیری
ford crossing U تقاطع جاده با مجاری ابگذر
meets U مواجه شدن تقاطع کردن
meet U مواجه شدن تقاطع کردن
cross over point U نقطه تقاطع مسیر رژه
traffic cut U تقاطع دو جریان عبور و مرور
level crossings U محل تقاطع دو خط راه اهن
bypassed U از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
bypass U از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
flyover junction U تقاطع دو راه ناهمکف چهارراه دو تراز
bypasses U از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
cross roads U تقاطع با زاویه قایم چهارراه راست
bypassing U از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
skylines U خط افق که محل تقاطع زمین واسمان است
skyline U خط افق که محل تقاطع زمین واسمان است
decussate U تقاطع یکی در میان یا بشکل > ضرب در< بودن
long base method U روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
parameters U نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
absolute address مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
parameter U نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
collision course interception U تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
nicked U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
grade separation U تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
radio position finding U روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
heddle rod U چوب کوجی [به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.]
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
cross U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosser U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crossest U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosses U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com